سامی جونسامی جون، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 19 روز سن داره

بهار من

هفته ی 31

1391/6/25 17:56
نویسنده : سارا
287 بازدید
اشتراک گذاری

داره روزها می گذره و من از بزرگ شدن شکم و تکونای تو می فهمم که حسابی بزرگ شدی . دیگه کم کم داره این دوران هم می گذره و یک ماه و نیم دیگه شما دنیا می یای .

ظاهرا همه چیز سرجاشه . داره روزا می گذره . خداروشکر دیگه مشکل خاصی هم نیست . دوشنبه باید برم دکتر . آزمایشم رو هم دادم که قندم پایین هم بود . دیگه خیالم راحته . البته مثل اینکه شما هم مثل من از چیزای شیرین خوشت نمی یاد .

دیگه اینکه من تنبل هنوز وسایلت رو نخریدم . باید یه لیست بنویسم و بریم خرید . امیدوارم بشه با دو سه روز همه رو خرید و کامل کرد . البته برات فرش هم خریدم و پرده و رتختخوابت رو هم با کمک خاله ت دارم می دوزم .

روزهای خوبی تو راهن . داره پاییز از راه می رسه . فصل رنگی ... پسر پاییزی منم تو راهه . چند روز دیگه تولد پدرته می خوام امسال براش گل بفرستم محل کارش . نمی تونم کار زیادی کنم . می دونم اونم توقع نداره ازم . اما باید خوشحالش کنم .

بوس برای پسر خوبم . به امید روزهای طلایی تر

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

مریم (مامان ارمیا)
17 مهر 91 18:16
سلام سارا جون .
من امروز 33 هفته ام تموم شد .
فکر کنم پسرامون خیلی همسن باشن.
با اجازت لینکت می کنم


سلام . جدی ؟؟ چه جالب . حتما سر می زنم بهت بوس
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به بهار من می باشد