سامی جونسامی جون، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 19 روز سن داره

بهار من

عکسای تا 20 روزگی

1391/9/8 16:27
نویسنده : سارا
888 بازدید
اشتراک گذاری

سلام ملیکم .  من سام هستم ؛ معروف به سامی توپولی ! امروز 20 روزه شدم ماشالا . خودم بچه ی خیلی خوبی ام . خیلی هم مامان و بابامو اذیت می کنم ! الانم دستور دادم به مامانم که عکسامو بزاره تو وبلاگم . اینم عکسای تا 20 روزه گی من ! خودمم براتون توضیح می دم .

____________________________

اینجا خودمم خوابیدم برای خودم . خیلی هم ملوس می خوابم . عاشق یه وری خوابیدنم .

 

سامی

 

هه هه هه ؛ کلک زدم ! من نخوابیده بودم که . سر مامانمو گول مالیدم که بره بعدش یه چشمی نگاش کردم .

سامی

 

اینم یه کار غیر اخلاقی که مامان و به خصوص بابام کردن ! به زور به من پستونک می دن ! من می می مامانمو می خوام ؛ اونا این می می کوچولوی مسخره ی ، بد مزه ی، زشتو می دن ایششش

سامی

 

اینجا هم دمر خوابیدم . خیلی هم خوشم می یاد از این کار . آوازم می خونم !

ها چیه ؟؟ وقتی یه بچه ی 13 روزه رو گشنه نگه می دارن همین می شه که دستشو بخوره ..

سامی

 

اینجا هم داشتم به یه روش اختراعی می می  می خوردم . البته چون می می مامانمه و واسه خودمه گفتم به مامانم بپوشونه خودشو !

سامی

 

اینم پاهای کوشولوی من این انگشتامو همه ش رو هوا نگه می دارم !!

سامی

 

این حاج اقای خوش تیپ من هستم ! شیکم در حد بازاریه !! استعداد دارم از بس تو اقتصاد !!

دارم حساب می کنم دلار چند تومنه !!

سامی

 

الانم که حساب کردم مخم سوت کشید !!! هی وای من ...

سامی

 

خسته از حساب و کتاب و کار .. روی پای مامانم خوابیدم  و تسلیم شدم به این زندگی ...

سامی

 

این عکس دو نکته داره . اولی اینکه اینجا منو ، مامان بزرگم برای اولین بار برده بود حموم . من و مامانم رو .

هر دوتامون هم مثل اسکیمو ها یخ زده بودیم !

نکته ی بعدی هم اینه که جناب پدر ؛ لباس به این خوشگلی منو خراب کردن . البته نه فقط اینو که یه سری از لباسامو . واسه همین مجبورشون کردم همون فرداش برن برای من لباسای خوشگل بخرن . تا گوش آقای پدر بمونه که خیلی حواسش باشه لباسای منو قاطی نکنه که رنگ بده این جور !! ما رو هم ضایع کرد با این کارش ...

 سامی

 

در این جا بنده دارم تمرین رقص آذری می کنم اون هم در خواب !! خودتون دیگه حدس بزنین من چه بچه ی با هوش و با استعدادی ام !!

سامی

 

این مامان نامرد به من می می نمی دههههههههههههههههههههه

 سامی

 

ایشون آقای پدر هستن ! . من می خوام بخوابم هی می یاد با من حرف بزنه !

خب بابا خان ؛ دلت از دست مامانم پره من چی کار کنممممممم بزار بخوابیم بابااااااااااا کشتین منو  ..

 

سامی

 

گل در اومد از حموم سنبل در اومد از حموم .

برام اسپند دود کنین بابا ! چه خوشگل موشگلم . از حموم در اومدم . اولین بار این بابا مامانم منو بردن حموم . 16 روزه م بود . تعریف هم نمی کنم چه بلاهایی سر من اوردن تو حموم !!

 سامی

 

بله .. فکر نکنین این منم ها .. ایشون خودشون پسر خاله ی من هستن جناب اقای پارسا خان .

عاشق این گهواره ی من شده و همه ش آویزونه بهش . مرد گنده خجالت نمی کشه خودش می گه من رو هم سوار کنین تاب بدین ! خودتون برید آقای پارسا خان گهواره ی خودمونه عهههههههه

پارسا

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (4)

هانی
10 آذر 91 19:06
سلام ملیکم سامی تپلی.
سارا جون ماشالا هزار ماشالا عجب پسملی نازی داری مثل اسمشم تپلیه.
چقدرم ژست میگیره این پسملیت.
انشالا همیشه سالم باشه


مرسی هانی جونم . ایشالا خیلی زود عکس توپول خودتو ببینیم . بوسس
heni
12 آذر 91 11:18
عجب جوجويي شده اين سامييي اوفففف بخورمشششششششش


خاله هنی منو بخوری منم پسرت رو می خورم ها اون موقع دندونم در می یارم هههه
سپیده
15 آذر 91 17:17
ماشالا به این پسر توپلی خوردنی .......ایشالا همیشه سلامت باشی و سرزنده.....بوس هم واسه خودت هم مامان مهربونت


بوس به خاله ی عزیززز . سلامت باشید ایشالا
یک دوست
9 دی 91 14:52
به سلامتی
انشاالله حمام دامادی !

ولی یک نکته ای به نظرم اومد : به نظرت با پدرش یکم تند حرف نمیزنی ؟
اینو از نوشته هات درک کردم.


سلامت باشید .
چرا این ظور فکر کردی ؟؟ به نظرم اصلا این طور نیست مگه اینکه تو خواهر شوهر من باشی D:
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به بهار من می باشد