بدون عنوان
سلام به پسرک عزیزم .
عزیزم روزهای بهاری دارن همین طور می گذرن و تو توی این روزها شیطون تر از همیشه داری بزرگ می شی و کارای جدید یاد می گیری .
دیروز رو تخت تنها بودی و هی میخواستی بغلت کنیم اخرش همین خواستن باعث شد که شما روی دستاتون بلند شید و شیکم خوشگلتون رو هم بلند کنید . من و بابا هم کلی ذوق کردیم . از دیروز خیلی سعی می کنی و دوباره چند بار این کار رو تکرار کردی .
الان دیگه حسابی برمی گردی هم رو شیکم هم رو پشت . تی وی خیلی دوست داری و کارتون سرگرمت می کنه تازه کلی ذوقم می کنی .
از چیز جدیدی که خوشت اومد لباسشویی هست . وقتی روشن می شه و صدای آهنگش می یاد ذوق می کنی و وقتی شروع به کار می کنه کیف می کنی لباسا رو می بینی .
غذات رو از امروز دو وعده کردم برات . خوابت تو روز کمتر شده .
مامان ده روز پیش چشماشو عمل کرد . خیلی بد بود هنوزم خوب نمی بینم . تو هم دقیقا دو شب اول رو اذیت کردی !
تا یه کم بهت بی توجهی می کنیم یه کار می کنی دیگه ! قربونت برم الهی . یاد گرفتی وقتی می خوای بخوای روی پام می ذارمت شروع می کنی اواز خوندن ! اینقدر آآآآ و اوووو می کنی با لالایی من که خوابت ببره . پستونکم یه هقته ای هست ترک کردی قربونت برم الهیییی
الانم اومدی بغل من و داری کلید ژله ایت رو می خوری و نگاه می کنی .
برات عکس هم باز می ذارم یادگاری ... دوستت دارم مامانی عزیزممم