سامی جونسامی جون، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 23 روز سن داره

بهار من

پسر 6 ماه و چهار روزه ی من

1392/2/22 15:32
نویسنده : سارا
453 بازدید
اشتراک گذاری

سلام پسر عزیر مامان . 

به سلامتی شما شش ماه از عمرت رو توی سلامتی و کنار ما گذروندی و الان وارد هفت ماهگیت شدی . وزنت 7900 و قدت 69 بود . دکترت راضی بود . برات یه ازمایش خون نوشته که باید انجام بدیم . خیلی ناراحتم . واکسنت هم دیروز زدیم که خدا رو شکر مشکل خاصی نداشتی . 

گل عزیزم . شما خیلی خوب میشینی . خسته میشی سقوط می کنی فقط هههه . دیگه اینکه برای خودت قل می زنی و می چرخی و نمیشه رو تخت هم تنهات گذاشت . یاد گرفتی با کمک سرت و دستات خودتو بکشی جلو و بعدش کمرتو بلند می کنی و میری جلو . خیلی خطر ناک شدی حسابی . از روی صتدلی غذاتم بلند میشی دیگه . اویزون می کنی خودتو . مخصوصا وقتی اسباب بازیت میافته رو زمین . 

عاشق چیزای دکمه دار هستی . یخچال . لباسشویی . ایفون . اسانسور . کلی ذوق می کنی وقتی روشن میشن و صدا میدن . 

یه وقتایی یاد نوزادیت می افتم باورم نمیشه پسر کوچولوی ضعیف و اروم من شدی تو . 

سامی جون من روزا باهم خیلی بازی می کنیم و تو عاشق دالی بازی با دستای مامانی . کلی ذوق می کنی و بلند بلند میخندی . اسمتو دیگه خوب میشناسی و وقتی میگم مربای مامانم برمیگردی قربون مربام برم . 

یه سری ازت عکس گرفتم که می ذارم تو وبلاگ . یه خورده سرم شلوغه گل مامان . خودتم که تمام وقت منو پر می کنی . اما یادم نمیره و دیر شاید بشه اما یادگاری های تو سرجاشه 

برات امروز سوپ ماهیچه درست کردم ایشالا خوشت بیاد . 

دعای مادر همیشه ارامش و سلامتی و خنده ی   بلند توست  ...

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به بهار من می باشد