پسرک من
سلام عزیز دل مادر
ببخشید که منن نتونستم بیام برای شما از شما بنویسم . ما اسباب کشی کردیم به خونه ی جدیدمون . خیلی سخت و پر دردسر بود . اما خوب تموم شد خداروشکر .
این ماه اصلا وزن اضافه نکرده بودی ! خیلی ناراحتت شدم . البته دکتر گفت وزن و قدت خوبه . اما سرلاک برات نوشت که توپولی مامانی بمونی . شما هم عاشق سرلاکی برمی داری میاری بهت بدم بخوری قربونت برم من .
اینقدر بزرگ شدی و شیطون و کارای عجیب غریب می کنی که نمی دونم کدوم رو بنویسم برات . با دهنش نوچ نوچ می کنی می رقصی دست می زنی بای بای می کنی . ددی اسم باباست تا می گم ددی اومد می ری پشت در خونه می شینی . صداش می کنی عاشق لباساتی ذوق می کنی کلی باهاشون .
برات واکر خریدیم و تو باهاش حسابی راه میری . در کابینت ها رو باز می کنی می ریزی زمین هر چی توش هست و می ری خودت توش درم می بندی و کلی هم ذوق می کنی ! نه رو فهمیدی و می گیم نه حرکت نمی کنی دیگه . بعضی وقتها هم از دستمون فرار می کنی تا نگیریمت و کلی ذوق می کنی با این کارت .
پسرم اولین تابستون گرم که شما پیش ما هستی داره می گذره . امیدوارم از این گرم تر نشه دیگه .
بوس برای پسری گل من